رن ویلند پس از مدتها دوری، به بهانه خاکسپاری مادرش به زادگاهش بازمیگردد. شهری که هم زخمی از گذشتهاش دارد و هم نوری از امید. او در این بازگشت، پیوندهای کهنه را ترمیم میکند، دل به آشناییهای تازه میدهد و با اندوهی که در دل دارد، دستوپنجه نرم میکند.
رن ویلند پس از مدتها دوری، به بهانه خاکسپاری مادرش به زادگاهش بازمیگردد. شهری که هم زخمی از گذشتهاش دارد و هم نوری از امید. او در این بازگشت، پیوندهای کهنه را ترمیم میکند، دل به آشناییهای تازه میدهد و با اندوهی که در دل دارد، دستوپنجه نرم میکند.