ابیگیل در شهری زندگی میکند که مرزهایش به دلیل یک بیماری همهگیر بسته شده و پدر ابی یکی از بیماران بود. او برخلاف دستور مقامات، برای یافتن پدرش اقدام میکند و در این مسیر درمییابد که شهرش در واقع مملو از جادو است.
ابیگیل در شهری زندگی میکند که مرزهایش به دلیل یک بیماری همهگیر بسته شده و پدر ابی یکی از بیماران بود. او برخلاف دستور مقامات، برای یافتن پدرش اقدام میکند و در این مسیر درمییابد که شهرش در واقع مملو از جادو است.