در اواخر سال ۱۹۶۷، پسری یتیم برای زندگی با مادربزرگ مهربانش به شهر دموپولیس در آلاباما میرود. هنگامی که پسر و مادربزرگش با جادوگران فریبنده ولی کاملاً شیطانی روبرو میشوند، مادربزرگ با تدبیر او را به یک استراحتگاه ساحلی میبرد. متأسفانه، آنها دقیقاً در زمانی به آنجا میرسند که جادوگر بزرگ جهان تجمع کرده است.
در اواخر سال ۱۹۶۷، پسری یتیم برای زندگی با مادربزرگ مهربانش به شهر دموپولیس در آلاباما میرود. هنگامی که پسر و مادربزرگش با جادوگران فریبنده ولی کاملاً شیطانی روبرو میشوند، مادربزرگ با تدبیر او را به یک استراحتگاه ساحلی میبرد. متأسفانه، آنها دقیقاً در زمانی به آنجا میرسند که جادوگر بزرگ جهان تجمع کرده است.