یک زن جوان مطلقه که با پسرش در یک شهر کوچک شمالی ایران زندگی میکند، میخواهد با مردی که عاشقش شده ازدواج کند. براساس قوانین کنونی، حضانت کودکان به عهده پدر است؛ اما شوهر سابقش به او اجازه داده که به شرط عدم ازدواج مجدد، حق حضانت داشته باشد. او برای حفظ هر دو عزیزش باید به گزینه سوم فکر کند: ازدواج موقت (صیغه). با این حال، این کار او را در شرایط دشواری قرار میدهد، زیرا با وجود قانونی بودن، صیغه در جامعه محبوبیت چندانی ندارد. آیا ازدواج موقت راه حل خوبی برای او خواهد بود؟
یک زن جوان مطلقه که با پسرش در یک شهر کوچک شمالی ایران زندگی میکند، میخواهد با مردی که عاشقش شده ازدواج کند. براساس قوانین کنونی، حضانت کودکان به عهده پدر است؛ اما شوهر سابقش به او اجازه داده که به شرط عدم ازدواج مجدد، حق حضانت داشته باشد. او برای حفظ هر دو عزیزش باید به گزینه سوم فکر کند: ازدواج موقت (صیغه). با این حال، این کار او را در شرایط دشواری قرار میدهد، زیرا با وجود قانونی بودن، صیغه در جامعه محبوبیت چندانی ندارد. آیا ازدواج موقت راه حل خوبی برای او خواهد بود؟