جورج، همکلاسی آنیا که فکر میکند باید آکادمی ادن را ترک کند، یک روز خاطرهانگیز و مجلل در کلاس سپری میکند. همزمان، یور برای رساندن لباس ورزشی آنیا به ادن میشتابد، درحالیکه لوید او را زیر نظر دارد.
جورج، همکلاسی آنیا که فکر میکند باید آکادمی ادن را ترک کند، یک روز خاطرهانگیز و مجلل در کلاس سپری میکند. همزمان، یور برای رساندن لباس ورزشی آنیا به ادن میشتابد، درحالیکه لوید او را زیر نظر دارد.